تغییر فرکانس اینورتر (کنترل اینورتر) یکی از موضوعات مهم از آغاز پروژه تا مراحل اجرا و همچنین تعمیر و نگهداری میباشد. پس از اینکه چهارچوب اولیه یک پروژه تعریف شد، به مرحله انتخاب سخت افزار مناسب برای اجرای پروژه میرسیم. در انتخاب سخت افزار باید دو پارامتر اصلی را در نظر گرفت. در پارامتر اول سخت افزار منتخب باید توانایی نرم افزاری و سخت افزاری و همچنین پیاده سازی اپلیکیشن مورد نظر را داشته باشد. و دوم از نظر اقتصادی هم مقرون به صرفه و متناسب با بودجه تعریف شده برای پروژه باشد.
در حین مراحل اولیه که طرح اولیه پروژه و انتخاب سخت افزار مناسب است، همواره باید نیم نگاهی به نحوه اجرای پروژه داشت. به عنوان مثال در ساختار پروژه قرار است از چه شبکه صنعتی، از چه نوع ورودی/خروجی و همچنین از چه نوع سنسورها و عملگرهایی استفاده کرد. برای مثال یکی از چالشهای اساسی در کار ما، انتخاب بهترین روش تغییر فرکانس اینورتر (کنترل اینورتر) است.
در برخی از موارد، به کنترل دقیق دور موتور نیاز داریم و همچنین در مواردی نیز دقت از اهمیت کمتری برخوردار است ولی در مقابل ثبات و پایداری سیستم برای ما از اهمیت بیشتری برخوردار است. ضمن اینکه باید در اجرای پروژه، زمان تعمیر و نگهداری بهینه را نیز در نظر گرفت تا شاخصهایی مانند MTBF و MTTR در شرایط بهینه قرار گیرند.
با توجه به موارد گفته شده، در این مقاله از توان رسان میخواهیم در مورد تغییر فرکانس اینورتر (کنترل اینورتر) صحبت کنیم.
فهرست مطالب
اهمیت تغییر فرکانس اینورتر
اشراف بر روشهای تغییر فرکانس اینورتر از این حیث پر اهمیت محسوب میشود که از طراحی پروژه تا مراحل نصب و راه اندازی، مراحل به کارگیری تجهیزات و همچنین مراحل تعمیر و نگهداری، انتخاب روش مناسب برای تغییر فرکانس اینورتر بسیار تاثیرگذار است.
برای مثال ممکن است روش تغییر فرکانس دستی انتخاب شود که دیگر درگیر شبکه و ورودی/خروجیهای آنالوگ نباشیم، اما کاربری (اپراتوری) سختتری خواهیم داشت و به مراتب سرعت کار کندتر خواهد بود.
از طرف دیگر، درصورتی که روش تغییر فرکانس اینورتر توسط شبکه انتخاب شود، مقدار سیم کشی کمتر خواهد بود ولی در عین حال مدت زمان بیشتری را باید به منظور تعمیر و نگهداری صرف کرد.
در ادامه با ارائه تمام روشهای تغییر فرکانس اینورتر (کنترل اینورتر) در نظر داریم شما به درک بهتری نسبت به تمامی مولفههای تاثیرگذار برای انتخاب روشهای کنترل این تجهیز برسید.
اهمیت استفاده از اینورتر
در راه اندازی الکتروموتور به روش مستقیم و همچنین راه اندازی الکتروموتور به روش ستاره - مثلث، علاوه بر اینکه در سیستم تنشهای مکانیکی خواهیم داشت، بعد از راه اندازی نیز دیگر هیچ کنترلی روی سرعت و گشتاور الکتروموتور نخواهیم داشت. در حقیقت میتوان گفت که دور الکتروموتور تابعی از ولتاژ شبکه برق، اینرسی و اصطکاک بار خواهد بود.
در راه اندازی الکتروموتور توسط سافت استارتر هم درست است که راه اندازی موتور به صورت نرم و بدون تنش مکانیکی خواهد بود، ولی پس از راه اندازی و رسیدن دور موتور به دور نامی، دیگر هیچ گونه کنترلی روی شفت موتور نخواهیم داشت.
با توجه به مشکلاتی که روشهای نام برده در راه اندازی الکتروموتور دارند، میبایست روشی را جایگزین کنیم تا بتواند این اشکالات را به خوبی برطرف سازد. روشی که قادر است این اشکالات را برطرف سازد استفاده از اینورتر است.
در واقع اینورتر با راه اندازی نرم قادر است اشکالات روشهای راه اندازی مستقیم و همچنین راه اندازی به روش ستاره – مثلث را برطرف سازد. ضمن اینکه با استفاده از روشهای تغییر فرکانس اینورتر میتوان نقطه ضعف عدم کنترل روی فرکانس کاری در روش راه اندازی با سافت استارتر را نیز پوشش داد.
علاوه بر موارد ذکر شده، یکی از مهمترین مزایای استفاده از اینورترها این است که در مواقعی که نیاز به چرخش الکتروموتور در دور نامی نیست، با کاهش سرعت اینورتر یا به عبارت دیگر با تغییر فرکانس اینورتر و در نتیجه با کاهش انرژی مصرفی میتوانیم نقش بسیار موثری در بهینه سازی مصرف انرژی داشته باشیم.
پیشنهاد میکنیم مقاله 4 روش راه اندازی الکتروموتور را مطالعه نمایید
پس از اینکه به این نتیجه رسیدیم که برای راه اندازی و کنترل دقیقتر فرآیند نیاز به اینورتر داریم باید به این نکته توجه شود که چه اینورتری برای کنترل الکتروموتور یا الکتروپمپ مدنظر ما مناسب است.
حال با فرض اینکه ما مراحل قبل را طی کردیم یعنی به اهمیت و الزام وجود اینورتر پی بردیم و اینورتر مورد نظر خود را تهیه کردیم، میبایست آشنایی خوبی با امکانات اینورتر داشته باشیم تا به حداکثر استفاده و بهره وری از آن برسیم.
پس از نصب اتصالات قدرت و سیم بندی به صورت صحیح و اصولی طبق راهنمای دستگاه دو سوال اصلی و اولیه به ذهن خطور میکند:
- اینورتر با چه روشی میبایست الکتروموتور یا الکتروپمپ را روشن یا خاموش کند؟ یا به عبارت دیگر با چه روشی استارت و استپ کنیم؟
- تغییر فرکانس اینورتر با چه روشهایی امکانپذیر است؟ یا اینکه فرکانس خروجی اینورتر و در نتیجه آن دور موتور را با چه روشی تغییر دهیم؟ که یعنی فرکانس وابسته به چه کنترلر یا فرمانی تغییر کند؟
در پاسخ به سوال اول میتوان گفت که سه روش اصلی برای Start و Stop یا Enable و Disable یا همان Run و Stop کردن اینورتر وجود دارد که در ادامه به صورت اجمالی راجع به آن توضیح خواهیم داد:
- روش Run و Stop از روی پنل کاربری یا keypad
- روش Run و Stop از طریق ترمینالهای ورودی اینورتر
- روش Run و Stop از طریق شبکه (هر شبکه صنعتی که اینورتر ساپورت میکند)
در مورد پزسش دوم که چگونگی تغییر فرکانس اینورتر یا همان کنترل اینورتر است و همچنین آگاهی کامل نسبت به آن در هنگام طراحی اولیه پروژه از این حیث که میتواند روی انتخاب سخت افزارها در مرحله اول و روی نحوه تعمیر و نگهداری پروژه در مرحله دوم تاثیر بسزایی داشته باشد بسیار حائز اهمیت است. با توضیح بیشتر در مورد روشهای تغییر فرکانس اینورتر بهتر میتوان به میزان اهمیت این پارامتر پی برد.
روشهای تغییر فرکانس اینورتر (کنترل اینورتر)
پیش تر به اهمیت استفاده از اینورتر و همچنین اهمیت تغییر فرکانس اینورتر پرداختیم و گفتیم داشتن اطلاعات کامل و جامع در مورد روشهای تغییر فرکانس اینورتر بسیار مهم و حیاتی است. حال در این قسمت میخواهیم بگوییم تغییر فرکانس اینورتر شامل چه مواردی میباشد.
در واقع تغییر فرکانس اینورتر شامل 8 روش است که در ادامه هر یک از این روشها را نام برده و توضیحات کاملی در مورد هر یک از آنها ارائه خواهیم داد.
تعیین فرکانس پیش فرض بدون حافظه ماندگار
اولین روش از روشهای تغییر فرکانس اینورتر یا کنترل اینورتر، تعیین فرکانس پیش فرض بدون حافظه ماندگار است. تغییر فرکانس اینورتر در این روش به این صورت است که یک فرکانس را به عنوان فرکانس کاری در لحظه روشن شدن اینورتر درنظر میگیرند که قابلیت تغییر را دارد و اگر اینورتر ریست (Reset) شود، تغییرات فرکانسی اعمال شده نیز از بین خواهد رفت و با شروع مجدد کار اینورتر به فرکانس پیش فرضی که از قبل تعیین کردیم باز خواهد گشت.
این روش تغییر فرکانس اینورتر در مواردی قابل استفاده است که همواره در شروع شیفت کاری از یک فرکانس مشخص (مثلا 35 هرتز) به عنوان فرکانس کاری اینورتر استفاده شود. اما در حین کار، بر اثر تغییرات الکتریکی و مکانیکی حاصل از تنش و کرنش تجهیزات مکانیکی یا گرمای حاصل از گرم شدن تجهیزات الکتریکی و الکترونیکی لازم است که این فرکانس بصورت تجربی توسط اپراتور یا بر اساس فیدبک سنسورها تغییراتی داشته باشد. به عنوان مثال از 35 هرتز به 37 یا 33 هرتز برسد. اما پس از اینکه اینورتر خاموش شد، نیازی به در نظر گرفتن تغییرات قبلی نیست و با شروع شیفت کاری بعدی، مقدار فرکانس باید به مقدار پیش فرض برگردد.
تعیین فرکانس پیش فرض با حافظه ماندگار
دومین روش تغییر فرکانس اینورتر یا کنترل اینورتر، تعیین فرکانس پیش فرض با حافظه ماندگار است. این روش مانند روش اول با استفاده از یک فرکانس پیش فرض در ابتدا شروع به کار میکند اما با این تفاوت که در صورتی که هر نوع تغییری در حین کار بر روی فرکانس خروجی اینورتر اعمال کنیم، این تغییرات بر روی حافظه ماندگار اینورتر باقی میماند و پس از Reset کردن تغذیه دستگاه، این مقدار از بین نمیرود و برای شیفت کاری بعد هم با تغییرات اعمال شده آغاز به کار میکند.
استفاده از ورودی آنالوگ
از جمله روشهای تغییر فرکانس اینورتر، استفاده از ورودی آنالوگ است. استفاده از ورودی یا ورودیهای آنالوگ را میتوان به عنوان روش پرکاربردی به منظور کنترل اینورتر در نظر گرفت. این ورودیها بصورت ولتاژی و یا بصورت جریانی با دامنههای مختلف قابل استفاده هستند. در واقع میتوان اینورتر را به گونهای تنظیم کرد که به ازای یک بازه ولتاژی یا جریانی در ورودی آنالوگ، یک بازه فرکانسی در خروجی اینورتر داشته باشیم. به عنوان مثال به ازای ولتاژ ورودی 0 تا 10 ولت DC در خروجی اینورتر، فرکانس 0 تا 50 هرتز را به موتور اعمال میکنیم.
استاندارد تعریف شده و قابل قبول در اکثر اینورترها برای حالت ولتاژی 0 تا 10 ولت و برای حالت جریانی 0 تا 20 میلی آمپر است که با تغییر پارامترهای اینورتر، این امکان وجود دارد که بازه ورودی یا خروجی را محدودتر یا وسیعتر کرد. مثلا به جای بازه 0 تا 20 میلی آمپر از بازه 4 تا 20 میلی آمپر استفاده کرد که این بازه به دلیل مزایایی که دارد بسیار پرکاربردتر از بازه 0 تا 20 میلی آمپر است.
بازه 4 تا 20 میلی آمپر شامل مزایایی نسبت به بازه 0 تا 20 میلی آمپر است و به همین دلیل سنسورهای جریانی موجود در بازار هم طبق همین استاندارد 4 تا 20 میلی آمپر میباشند.
از جمله مزایای بازه 4 تا 20 میلی آمپر نسبت به بازه 0 تا 20 میلی آمپر میتوان به امکان آگاهی از خرابی سنسور یا قطع سیم سنسور اشاره کرد.
در مورد محدود کردن و یا گسترش بازه فرکانسی هم این قابلیت وجود دارد که با تغییر پارامترهای مربوطه، حداقل و حداکثر فرکانس بین بازه فرکانسی 0 تا ماکزیمم فرکانس اینورتر که در اینورترهای مختلف متفاوت است را تغییر داد. مثلا بازه فرکانس را از 20 تا 200 هرتز تنظیم کرد.
دو بازه ولتاژی و جریانی که در بالا ذکر شد از اعداد متداولی است که اکثر تولید کنندگان از این اعداد استفاده میکنند. ضمن اینکه موارد دیگری هم هست که بعضی تولید کنندگان از اعداد و بازههای دیگری مانند -10 تا +10 ولت استفاده میکنند.
در مواردی که کاربر قصد دارد با استفاده از یک پتانسیومتر یا به اصطلاح ولوم تغییرات فرکانس را انجام دهد از ورودی آنالوگ اینورتر و در حالت ولتاژی بهره میبرد.
با توجه به شکل پایههای کناری پتانسیومتر به قسمت +10 ولت خروجی و GND متصل میشود، همچنین سر وسط(متغیر) پتانسیومتر به یکی از ورودیهای آنالوگ اینورتر اتصال مییابد. با تغییر ولوم میزان ولتاژ سر وسط نسبت به پایههای کناری تغییر میکند و این تغییرات ولتاژ به ورودی آنالوگ اعمال میشود، در نتیجه متناسب با تغییر ورودی آنالوگ در خروجی اینورتر تغییرات فرکانس را خواهیم داشت.
پتانسیومتر روی کیپد
یکی دیگر از روشهای متداول کنترل اینورتر یا به عبارتی تغییر فرکانس اینورتر که در واقع تغییر فرکانس خروجی اینورتر است، کنترل از طریق پتانسیومتر روی کیپد اینورتر است. در بسیاری از کاربردها که کنترلر خارجی، سنسور فیدبک و ساختارهای پیچیده کنترلی وجود ندارد، کاربر توسط پتانسیومتر به راحتی قادر است دور الکتروموتور را تغییر دهد.
در برخی از اینورترها کیپد این قابلیت را دارد که از دستگاه جدا شده و با براکت یا بدون براکت مخصوص مستقیما روی درب تابلو نصب شود. مزیت نصب کیپد روی درب تابلو این است که با کاهش تعداد دفعات باز کردن درب تابلو از نفوذ گرد و غبار و رطوبت به داخل تابلو جلوگیری میکند. ضمن اینکه در هر بار که اپراتور درب تابلو را برای اعمال تغییرات باز میکند، امکان بروز حادثه بواسطه تماس بدن و یا جسم خارجی با تجهیزات داخل تابلو وجود دارد.
پس از نصب کیپد روی درب تابلو، ارتباط بین کیپد و اینورتر به وسیله یک دسته سیم چند رشتهای مخصوص و یا کابل LAN و با توجه به نوع و قابلیت اینورتر برقرار میشود.
در یک سری از اینورترهای قدیمی یا اینورترهای با IP بالا و یا اینورترهای اقتصادی این مدل کی پد جداشونده دیده نمیشود.
کنترل فرکانس از طریق پالس ورودی
کنترل فرکانس از طریق پالس ورودی نیز روش دیگری به منظور تغییر فرکانس اینورتر محسوب میشود. این پالس کنترلی به یکی از ورودیهای دیجیتال اعمال میشود و تابع (فانکشن) ورودی دیجیتال مربوطه باید به صورت ورودی پالس تعریف شود.
هر اینورتر علاوه بر داشتن قابلیت نرم افزاری باید بصورت سخت افزاری هم در حداقل یک ورودی دیجیتال این قابلیت را داشته باشد که بتواند پالسهایی با فرکانس بالا را به درستی قرائت کند.
اما اینجا ممکن است سوالی پیش بیاید که چطور ورودی دیجیتال اینورتر میتواند پالس را قرائت کند؟
در پاسخ به این پرسش میتوان گفت که اگر یک کلید دو حالته به یکی از ورودیهای دیجیتال وصل شود و همچنین یک مرتبه از حالت صفر به حالت یک و مجددا از یک به صفر تغییر حالت کند، در واقع یک پالس مثبت به اینورتر اعمال کردهایم. حال اگر این کلید دو حالته را با سرعت بیشتری قطع و وصل کنیم، به عنوان مثال اگر به ازای هر یک ثانیه ما تعداد 20 مرتبه کلید را وصل و قطع کنیم، در نتیجه با این کار ما یک قطار پالس با فرکانس 20 هرتز تولید کردهایم.
البته این را در نظر داشته باشید که برای کنترل اینورتر از طریق قطار پالس به پالسهایی با فرکانس بالاتر نیاز خواهیم داشت تا بتوانیم با دقت بیشتری فرکانس خروجی را تغییر دهیم. عموما برای تولید این قطار پالس از PLC یا کنترلرهای دیگری که این توانایی انجام آن را دارند استفاده میشود.
مزیت بزرگی که روش کنترل از طریق پالس نسبت به کنترل از طریق ورودی آنالوگ یا کنترل از طریق شبکه دارد این است که بدون نیاز به کارت خروجی آنالوگ در PLC برای فرمان به اینورتر و بدون نیاز به پیچیدگیهای شبکه به راحتی میتوانیم با PLC و با دقت قابل قبول دور موتور را کنترل کنیم.
ذکر این نکته خالی از لطف نیست که اکثر اینورترهای به اصطلاح اقتصادی از این روش پشتیبانی نمیکنند. چرا که از نظر سخت افزاری ورودیهای دیجیتال سرعت بالا هزینه تولید بیشتری دارند.
کنترل فرکانس با ورودیهای دیجیتال (Multi stage speed)
روش کنترل فرکانس چند سرعته با ورودیهای دیجیتال یا به عبارتی Multi stage speed یکی از روشهای پرکاربردی است که به منظور تغییر فرکانس اینورتر استفاده میشود. این روش به دلیل سادگی در برخی از کاربردها به مقدار زیادی مورد استفاده قرار میگیرد.
وقتی نیاز به یک یا بیش از یک فرکانس ثابت برای اینورتر داریم که روش کنترل از طریق شستی و کلید است، میتوان از این روش استفاده کرد. به عنوان مثال در راهبر یا ترولی جرثقیل دو سرعته (کند و تند) همیشه از این روش استفاده میشود.
روش کار در این روش بدین صورت است که اگر تعداد ورودیهای دیجیتال اینورتر را x در نظر بگیریم، میتوانیم 2x حالت یا فرکانس مختلف داشته باشیم. مثلا اگر 4 ورودی دیجیتال داشته باشیم میتوانیم 16 فرکانس مختلف تعریف کنیم.
ورودیهای دیجیتال در کنار هم به منزله یک کد باینری است و هر کد باینری معرف یک فرکانس است. مثلا اگر 4 ورودی دیجیتال به ترتیب از ورودی 0 تا 3 را روشن، خاموش، خاموش، روشن کنیم، کد باینری 1001 را به ورودی اعمال کردهایم. در جدول پارامترهای اینورتر هم باید برای هر حالت از کد 0000 تا کد 1111 که 16 حالت مختلف میشود یک فرکانس تعریف کنیم تا به محض تغییر ورودیهای دیجیتال طبق پیش تنظیم پارامترهای فرکانس در ورودی تغییر کند.
در جدول زیر یک نمونه از جدول 16 حالته ورودیهای دیجیتال و پارامترهای مربوطه در اینورتر آمده است تا درک بهتری نسبت به این روش کنترل بدست بیاورید.
کنترل بوسیله PID داخلی
در برخی از اپلیکیشنها نیاز است که خروجی بصورت متغیر و بر اساس یک حلقه PID تغییر کند. اگر کنترلر خارجی نداشته باشیم و یک حلقه PID مورد نیاز باشد باید از خروجی PID داخلی اینورتر جهت تغییر فرکانس اینورتر بهره گرفت.
اینورترها بنا به قدرت نرم افزاری که دارند تعداد حلقههای PID کمتر یا بیشتری دارند. البته این نکته مهم را از یاد نباید برد که عملکرد این PID داخلی هم در بعضی مواقع میتواند بسیار قدرتمند عمل کند و در برخی موارد هم میتواند عملکرد معمولی یا حتی ضعیفی داشته باشد. همواره باید به نسبت دقت و پیچیدگی که هر پروژه دارد، اینورتری انتخاب شود که از تابع PIDبا دقتی متناسب با پروژه مدنظر برخوردار باشد.
به عنوان یک مثال کاربردی استفاده از کنترل PID داخلی اینورتر میتوان از اپلیکیشن بوستر پمپ آبرسانی نام برد که با توجه به مقدار فشار تعیین شده (Set point Value) و فشار قرائت شده یا فیدبک از طریق سنسور (Present Value) باید فرکانس خروجی را از طریق حلقه PID Control داخلی تعیین کند.
در واقع ما فقط پیش تنظیمات اولیه را به اینورتر میدهیم و سنسور با مقدار متغیر سنسور فیدبک که از حلقه کنترل دریافت میکند مقدار فرکانس خروجی را به تناسب آن تغییر میدهد. سرعت عملکرد، پایداری و تکرارپذیری سیستم، داشتن مُد sleep از جزئیات مهم و غیرقابل چشم پوشی در این سیستم کنترل خواهد بود.
کنترل از طریق شبکه صنعتی
آخرین روش تغییر فرکانس اینورتر یا بعبارتی کنترل اینورتر که در این مقاله میخواهیم در مورد آن صحبت کنیم و اتفاقا یکی از روشهای پرکاربرد کنترل فرکانس اینورتر هم محسوب میشود، استفاده از شبکههای صنعتی قابل پشتیبانی است. در هنگام خرید اینورتر باید به این نکته توجه کنید که اگر بنا باشد کنترل دور موتور از طریق شبکه باشد، شبکه اینوتر متناسب با شبکه مورد طراحی ما باشد. یا اگر شبکه صنعتی مدنظر ما به صورت پیش فرض روی اینورتر وجود ندارد این قابلیت را داشته باشد که با اضافه کردن کارتهای شبکه متناسب بتواند شبکه صنعتی دلخواه ما را پشتیبانی کند.
یکی از شبکههایی که به صورت پیشفرض روی اکثر اینورترهای موجود در بازار وجود دارد، شبکه Modbus است که خود شامل دو مُد RTU و ASCII میباشد.
از دیگر مزیتهای استفاده از شبکه برای کنترل اینورتر این است که علاوه بر کنترل فرکانس خروجی میتوان فرمان روشن یا خاموش شدن و یا حتی فرمان تغییرات در تمام پارامترهای تنظیمی اینورتر را هم صادر کرد. در ادامه میتوان پارامترهای مونیتورینگ (Status) اینورتر، خطاهای اینورتر را هم از طریق شبکه قرائت کرد.
ولی برخلاف مزایای خوبی که استفاده از شبکه اینورتر دارد، شبکهها اشکال بزرگی هم دارند که در برخی موارد برای جلوگیری از این اشکال باید تمام مزیتهای استفاده از شبکه را نادیده گرفت و برای کنترل اینورتر یا تغییر فرکانس اینورتر از روشهای دیجیتال و آنالوگی که پیشتر عنوان شد استفاده کرد.
یک خط تولید را تصور کنید که تمام اینورترها از طریق شبکه به کنترلر مرکزی متصل هستند. در یک شیفت کاری ناگهان یکی از اینورترها دچار اشکال میشود و طبق شواهد این اینورتر دیگر تعمیر نمیشود و برای اینکه خط تولید دچار توقف بلند مدت نشود، لازم است هرچه سریعتر اینورتر دیگری جایگزین شود. حالا در نظر بگیرید که این مدل اینورتر یا این برند به هردلیل مثل توقف تولید یا تحریم دیگر در بازار یافت نمیشود. راه حل بعدی این است که باید اینورتری با همان توان ولی از یک برند دیگر جایگزین اینورتر خراب شود.
از نظر وایرینگ قدرت که هیچ مسالهای نیست و به راحتی اینورتر جایگزین میشود، اما اشکال اساسی وقتی نمایان میشود که رجیسترهای شبکه در اینورتر جدید باید جایگزین رجیسترهای قدیمی در کنترل مرکزی شوند. حالا باید به سراغ برنامه اصلی روی کنترلر یا PLC اصلی برویم و تغییرات رجیسترها را در برنامه اصلی بدهیم.
حال در صورتی که به سورس برنامه اصلی دسترسی نباشد یا در صورت دسترسی توانایی علمی تغییر در برنامه را نداشته باشیم، از آنجایی که تغییر هر قسمت از برنامه اصلی ممکن است همراه با ریسک خرابی در نقاط دیگر خط تولید باشد، میتوان گفت وقت و هزینه بسیار زیادی در این بین تلف خواهد شد تا مشکل حل شود.
در برخی موارد صاحب ماشین یا خط تولید برای رهایی از این گرفتاری یا مجبور است که اینورترهای نایاب را با قیمت بیشتری تهیه کند یا تن به تغییر برنامه دهد تا مشکل دسترسی به سورس برنامه را برای همیشه برطرف سازد.
پس در بسیاری از موارد بهتر آن است که بجای استفاده از شبکه برای کنترل اینورتر، با استفاده از کارتهای آنالوگ تغییرات را از طرف PLC به اینورتر اعمال کنیم. با اینکار نه تنها سرعت تعمیر و نگهداری ماشین یا خط را بالا بردهایم، بلکه حتی یک کارشناس با اطلاعات معمولی هم میتواند یک اینورتر با برند دیگر را جایگزین اینورتر قدیمی کند. ولی مشکلات وایرینگ و هزینه کارتهای آنالوگ در این مورد اضافه خواهد شد.
FAQ
-
بهترین روش تغییر فرکانس اینورتر کدام است ؟
هرکدام از روشهای گفته شده در مقاله بالا میتواند بهترین روش برای یک پروژه باشد. با این توضیح که طراح یک پروژه باید با توجه به تمام نکات گفته شده و در نظر گرفتن نقاط قوت و ضعف هر روش، به یک جمع بندی و نتیجه گیری صحیح برای انتخاب روش مناسب برسد.
-
کم هزینه ترین روش تغییر فرکانس اینورتر کدام است ؟
در صورت عدم نیاز به کنترلر خارجی در پروژه، کم هزینهترین روش کنترل از طریق ولوم روی کیپد اینورتر و پس از آن کنترل از طریق ولوم یا پتانسیومتر خارجی است.
-
کدام روش تغییر فرکانس اینورتر برای بهبود شاخصهای MTBF و MTTR مناس بتر است؟
روشی که دقیق باشد و همچنین در آینده برای جایگزینی اینورتر جدید متداول باشد، روش کنترل از طریق ورودی آنالوگ است، البته اگر از بابت جایگزینی اینورتر جدید مانند اینورتر خراب مشکلی بوجود نیاید، میتوان گفت که روش کنترل از طریق شبکه، روشی سریع و حتی مقرون به صرفهتر است.
-
با چه رو شهایی م یتوان فرکانس چند اینورتر را با یک کنترلر یا PLC کنترل کرد ؟
- روش تغییر فرکانس از طریق شبکه صنعتی
- روش کنترل از طریق ورودی آنالوگ و متصل کردن خروجی آنالوگ هر اینورتر به ورودی آنالوگ اینورتر بعدی
-
چگونه م یتوان بر عملکرد صحیح اینورتر نظارت داشت ؟
با استفاده از یک انکدر و ماژول انکدر ) PG (: ابتدا یک انکدر روی شفت موتور یا روی گیربکس یا روی خط اصلی نصب میکنیم. در ادامه خروجی انکدر را به ورودی ماژول انکدر نصب شده روی اینورتر متصل میکنیم و در انتها مُد کاری اینورتر را هم روی یکی از مُدهای close loop قرار میدهیم.
سخن پایانی:
کنترل اینورتر یا بعبارتی تغییر فرکانس اینورتر یکی از مهمترین موضوعات از ابتدای شروع یک پروژه تا انتهای آن محسوب میشود و از آنجا که این مبحث از اهمیت بسیار بالایی بویژه در صنعت برخوردار است، بر آن شدیم تا بصورت جامع و دقیق به آن بپردازیم. در واقع این مقاله شامل 8 روش به منظور تغییر فرکانس اینورتر است که با هدف آشنایی هر چه بیشتر شما با موضوع کنترل این تجهیز و اهمیت انجام این کار در انجام پروژهها و بصورت کلی در صنعت آورده شده است.
در انتها امیدواریم که این مطلب مورد توجه شما قرار گرفته باشد. خواهشمندیم در انتهای این برگه و در قسمت دیدگاهها، نظرات و سوالات خود را با ما در میان بگذارید.